English | دری | پنبتو

fasd

افزایش تنش بین افغانستان و پاکستان: Op-Ed

در حالی که پاکستان در ابتدا امیدوار به بهبود روابط با TTA (تحریک طالبان افغانستان) پس از تدوین IAG (دولت موقت افغانستان) در افغانستان بود، نگرانی‌ها در مورد تحریک طالبان پاکستان (TTP) همچنان وجود داشت.

کارشناسان هشدار داده بودند که روابط دوستانه بین دو کشور به طور قابل توجهی به توانایی کابل برای مدیریت TTP، یک گروه ستیزه جو که مسئول تلفات متعدد در پاکستان است، بستگی دارد.

این نگرانی در نهایت باعث شد که پاکستان با تردید از پیشنهاد TTA برای تسهیل گفتگوهای صلح با TTP با هدف حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه طولانی مدت استقبال کند.

خوش بینی در اسلام آباد شکوفا شد که IAG سرانجام به موضوع گروه هایی که فعالیت هایشان پاکستان و دیگر همسایگان افغانستان را بی ثبات می کند رسیدگی خواهد کرد.

با این حال، این خوش بینی کوتاه مدت بود. پس از ماه‌ها گفتگو با TTP، یک واقعیت تلخ آشکار شد: یا پیوند بین IAG و TTP بسیار قوی‌تر از روابط دولت حاکم با پاکستان بود، یا تمایل IAG برای چشم پوشی از اهرم فشار خود در TTP توسط پاکستان به شدت اشتباه محاسبه شد. زمانی که پاکستان در مورد مؤثر بودن گفتگوها با تحریک طالبان پاکستان ابراز نگرانی کرد و از کابل خواست تا راه های دیگری را برای رسیدگی به مسائل دوجانبه بررسی کند، موضع طالبان همچنان ثابت بود.

آنها بر اعتقاد خود به تسهیل گفتگوهای تحریک طالبان پاکستان به عنوان راه حل ارجح تاکید کردند. شایان ذکر است، IAG به جای بررسی رویکردهای جایگزین، وارد یک کمپین رسانه‌ای شد که پاکستان را به دلیل ناتوانی در نظم بخشیدن به خانه‌اش مورد انتقاد قرار داد و تا حدی پیش رفت که مشکلات داخلی خود را به دخالت پاکستان نسبت داد. از قضا، اتهاماتی مانند حمایت ادعایی پاکستان از IS-K، دشمن اعلام شده IAG، روابط را بیشتر تیره کرد.

قابل درک است که برخی از احساسات ضد پاکستانی ممکن است در صفوف TTA وجود داشته باشد که به طور بالقوه ناشی از تأثیرات دولت ها و افراد قبلی است. با این حال، تمرکز صرف بر این احساسات و تبلیغ آن از طریق رسانه ها تنها شکاف بین دو ملت را عمیق تر می کند. مشارکت در گفت‌وگوهای مبتنی بر واقعیت و بررسی راه‌حل‌ها، از جمله TTP، ممکن است در بازسازی اعتماد و رسیدگی به نگرانی‌های مشترک مؤثرتر باشد.

با پرداختن سازنده به این موضوع و بررسی گزینه‌های فراتر از یک رویکرد منحصر به فرد، پاکستان و IAG می‌توانند یک رابطه با ثبات‌تر و همکاری‌تر ایجاد کنند که هم برای کشورها و هم برای منطقه وسیع‌تر مفید است.

توافقنامه صلح بین پاکستان و تحریک طالبان پاکستان از طریق میانجیگری افغانستان به سرعت به دلیل عدم تمایل تحریک طالبان پاکستان به همکاری از بین رفت. پاکستان، به امید راه حلی مسالمت آمیز، در نهایت با تهدیدهای تازه ای از جانب ستیزه جویان مواجه شد.

به‌نظر می‌رسد به جای خلع سلاح تحریک طالبان پاکستان، تجلی توافق در سطوح پایین‌تر، در را برای بازگشت آنها به خشونت باز می‌کند و صلح به سختی به دست آمده در مناطق قبیله‌ای پاکستان را به خطر می‌اندازد. برای پاکستان که از حملات تحریک طالبان پاکستان به شدت آسیب دیده است، پذیرش چنین امتیازاتی برای صلح نامطمئن غیرممکن بود. پاکستان شواهدی داشت که تحریک طالبان پاکستان هنوز در افغانستان فعال است.

این موضوع سؤالاتی را در مورد وضعیتی ایجاد کرد که افغانستان با اجازه دادن به TTP با پاکستان مخالفت کرد، یا آنها به سادگی قادر به متوقف کردن آنها نبودند؟ این وضعیت ناپایدار مانند یک علامت خطرناک در لبه هرج و مرج احساس می شد. در حالی که برخی در رسانه های افغانستان تغییر رویکرد را به تغییرات در رهبری نظامی پاکستان نسبت می دهند، درک زمینه وسیع تری مهم است.

پاکستان در ابتدا به برخی از جنگجویان سابق تحریک طالبان پاکستان اجازه بازگشت و ادغام مجدد در جامعه را داد تا تعهد آنها به زندگی مسالمت آمیز را ارزیابی کند. با این حال، مواردی ظاهر شد که برخی از افراد شرایط قرارداد را زیر پا گذاشتند و به فعالیت های ستیزه جویانه قبلی بازگشتند، که باعث ایجاد نگرانی در مورد اثربخشی تلاش های ادغام مجدد شد. هنگامی که جوامع نیش تلخ تهدیدهای جدید را احساس کردند، نارضایتی محلی به راه افتاد.

این سوال طنین انداز شد: اگر تسلیم یا فرار واقعی مورد نظر بود، چرا سازمان را بازسازی کرده و پایگاه هایی را در پاکستان ایجاد می کنیم؟ این سوء ظن تصویر واضحی از سوء استفاده تحریک طالبان پاکستان از مذاکرات صلح برای سازماندهی مجدد و نفوذ ایجاد کرد. اجماع عمومی موضع دولت را برای عدم ورود مجدد افراد مسئول جان‌های بی‌گناه از دست داده بازتاب داد. در حالی که پاکستان به دنبال تلاش‌های صادقانه از طالبان افغانستان بود، مشارکت تاریخی آنها با تحریک طالبان پاکستان سایه‌ای بر تردید انداخت. ادعای اتحاد بالقوه TTP با IS-K یا شورش علیه IAG به عنوان بهانه های سست تلقی می شد.

رهبری مولوی هیبت الله آخوندزاده در حالی که تحریک طالبان پاکستان تحت بیعت او بود، تحت تأثیر قرار گرفت و اظهارات مبهم او، به جای دستورات روشن، به شک و تردید دامن زد. این نه تنها همسویی ایدئولوژیک با تحریک طالبان پاکستان، بلکه یک راهبرد حساب شده برای تداوم بی ثباتی در پاکستان را نشان می دهد که منعکس کننده دولت های گذشته است. خواسته های پاکستان برای توقف حملات فرامرزی باقی ماند و گزینه های نظامی هرگز هدف نبود. پیشنهاد جابجایی زیرساخت های تحریک طالبان پاکستان به دور از مرز خود ممکن است فرصتی را برای رهبری تحریک طالبان پاکستان فراهم کند تا در جامعه افغانستان تجدید نظر کرده و در جریان آن قرار گیرند. این استراتژیک

تغییر همچنین با هدف برهم زدن برنامه های آنها و ایجاد انگیزه برای تغییر مسیر بود.

تا آنجا که به تقاضای تحریک طالبان پاکستان برای لغو FCR سختگیرانه دوران بریتانیا مربوط می شود، ادغام مناطق قبیله ای در جریان اصلی پاکستان نشان دهنده تمایل دیرینه بسیاری از ساکنان برای مشارکت سیاسی و اجتماعی بیشتر است. در حالی که انگیزه های تحریک طالبان پاکستان همچنان قابل بحث است، رویکرد پیشنهادی آنها، از جمله عقب نشینی ارتش و بازگرداندن وضعیت FATA، نگرانی هایی را در مورد خطرات امنیتی احتمالی ایجاد کرد.

این نیز جالب است زیرا تحریک طالبان پاکستان که ادعای یک سازمان مذهبی را دارد، خواستار بازگرداندن کد سیاسی و اجتماعی بود که توسط قدرت‌های استعماری تحمیل شده بود. پذیرش چنین خواسته ای برای جمهوری خواهان عقب نشینی می کرد زیرا به معنای شکست و تمرینی بر خلاف میل مردم بود.

با توجه به نگرانی های IAG در مورد بازگرداندن مهاجران غیرقانونی، مهم است که نگرانی های امنیتی مشروع پاکستان را بپذیریم. هیچ کشوری در جهان نمی تواند میزبان پناهندگان ثبت نشده ای باشد که چالش هایی را ایجاد می کنند. پناهجویان افغان ثبت نام شده نگرانی زیادی برای پاکستان ایجاد نکرده اند.

در این زمینه، مقاله بسیار جامعی توسط نخست وزیر پاکستان در تلگراف، روزنامه پیشرو بریتانیا منتشر شد که به طور کامل پرونده پاکستان را ترسیم می کند.

TTA واقعیت IS-K را می داند. مهم است که اذعان کنیم که همه سازمان های تروریستی تهدیدی برای افغانستان و پاکستان هستند. مبارزات گذشته طالبان علیه داعش نشان دهنده درک آنها از ایدئولوژی خطرناک این گروه است.

به طور مشابه، نگرانی های دیرینه پاکستان در مورد حملات برون مرزی تحریک طالبان پاکستان معتبر است. هر دو کشور باید ثبات منطقه ای را در اولویت قرار دهند و برای از بین بردن این شبکه های ستیزه جو تلاش کنند.

ایجاد یک افغانستان صلح آمیز و باثبات یک منافع مشترک برای منطقه است وضعیت کنونی افغانستان چالش ها و فرصت هایی را برای صلح و ثبات منطقه ای ایجاد می کند.

×